خواستنی های زکریا (2):
- ادعای بزرگی شان شده، موقع رد شدن از عرض خیابان قدوم مبارک خودشان را بر می دارند و آن موقع جرآت دار می خواهد بیاید و بغلش کند و از خیابان شلوغ و پرخطر به عبوراندش تا سر و چادر و گیس را یکی نموده و الباقی... - برحسب اتفاق هروقت برایشان پاستیل خریداری نموده ایم از دکه های گلی منگولی بوده و این شی گرانبها که به اندازه پدر و مادر دوستش می دارندی در ذهنشان حک گردیده که هر دکه ای حتما پاستیل دارندی و خودش را همانند تیرکمان پرتاب نمودندی به سمت دکه حال ممکن است آن دکه کفاشی، گل فروشی ، فلافلی، باشد و منطق افلاطون و ارسطو کم می آورد در مقابل متقاعد کر...