زکریازکریا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

بزرگ مرد کوچک:زکریا

تجربه ای نو... -2-

یه آهنربای کوچیک دستش گرفته و راه افتاده توی خونه... میگه مامانی می دونستی هاهن ربام به دیوار نمی چفه (نمی چسبه) به میز نمی چفه به آینه نمی چفه به در نمی چفه به اباس بازی (اسباب بازی) نمی چفه به پام نمی چفه فبط (فقط) به هاهن در اتاگم (آهن در اتاقم) می چفه چرا مامانی؟ من دوست دارم هه چیزی درست کنم به همه چی بچفه (بچسبه)
7 دی 1393

بهارِ پاییزی

میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی ما  هنوز از بهار لبریزیم . . . به که گویم که تو منزلگه چشمان منی / به که گویم که تو گرمای دستان منی گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من / به که گویم که تو باران زمستان منی . . . تو آن فرشته ای که وقتی در فصل پاییز راه می روی برگ درختان انتظارمی کشند زود تر از دیگری پاهایت را بوسه بزنند . . . دوباره پاییز اما نه ((فصل خزان)) زرد! دوباره پاییز اما نه فصل اندوه و درد! دوباره پاییز فصل زیبای سادگی دوباره پاییز، موسم شدید دلدادگی . . .   ...
12 آذر 1393

قدم های رشد...

قبل از اعلام استقلال زکریا در انجام امورات شخصی اش ما شب به شب مسواک می زدیم یعنی رسم خانوادگی این بود. البته از زمانی که زکریا اعلام استقلال نموده رسم کاملا عوض شده و مراسمات مسواک زنی جناب زکریا صبح و ظهر و شب و نیمروز و وقت و بی وقت ادامه دارد. حالا بماند که راهی پیدا کرده برای آب بازی با مجوز رسمی. وقتی می رود تا مسواک بزند ما رسما زیر پوستی عزای عمومی می گیریم ولی به روی مبارک خودمان نمی آوریم که خدایی ناکرده خدایی ناکرده زده نشود از امر مسواک زنی. لب هایمان را نیم متر به نشانه شادی و خرسندی می گشائیم و قربان صدقه ردیف می کنیم که نفهمد درونمان چه غوغایی برپاشده از شالاپ و شلوپ و مصرف بی رویه آب(که ما تا آنجایی که می توانیم با ...
2 مهر 1393

پایان ترم اول little pockets

زکریا روز پنجشنبه گذشته اولین تجربه ی آزمون دادن رو توی زندگیش امتحان کرد و خدا رو صد هزار مرتبه شکر با نمره 90 روسفید بیرون اومد. به نظر  خانوم سهرابی مدرس مهربون  زکریا جون این نمره برای سن و سال زکریا فوق العاده ست و تا به حال شاگرد 3 ساله توی کلاسش نبوده و من از این بابت فقط می تونم با زبانی قاصر خدا رو شکر کنم. این هم عکسهای بچه های مدرسه زبان - همکلاسی های زکریاجون: که همه پیش دبستانی هستن به جز زکریا و طاها و نیایش و هانیه از راست: طاها - هانیه - سلما - ثنا - زکریا - نیایش آموخته های زکریا در ترم اول: hello goodby ball   - balls dall -dalls b abbels cerayent red gre...
28 مرداد 1393

حماسه سازان فردا ... مردان کوچک امروز

امسال هم به همراه زکریا و باباجون راهی شدیم تا به خیابون بریم ولی این بار:  هم با وضو                   هم با نیت                  و هم با هدف یه هدف بزرگ و مقدس راهپیمایی امسال روز قدس رو میگم...   نمیدونم چرا امسال اینقدر بی تاب بودم تا مشت هامو گره کنم و با صدای بلند تر از هرسال بگم مرگ بر اسرائیل و آمریکا حتی یک لحظه صحنه های بمباران بچه های غزه از جلوی چشمهام محو نمیشه... ما امسال توی این راهپیمایی تنها نبودیم و همه ی بچه های مدرسه ی قرآن با هم از این تکلیف شرعی سربلند بیرون اومدن از خدا می خوام ح...
6 مرداد 1393

خداحافظی با ترم اول کلاس آموزه های دینی - قرآن کریم

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام خدا رو شکر که زکریای عزیزم اولین آموزش رسمی طول عمرش رو با قرآن کریم آغاز کرد و آموختن آموزه های ناب دین محمدی اسلام عزیز و سپاسگزارم از مربی خلاق و صبور و متدین و مهربان و فهیم این دوره سرکار خانم خالقی. دیروز بچه ها به مناسبت آخرین روز از ترم اول کلاسشون با هم عکس یادگاری گرفتن: از راست: مهدی - ریحانه 1- محمد حسین - زکریا - ریحانه2 شکوفه های نازنینی که سه ماهه با هم همکلاس شدن و هم دوست ژست ریحانه منو کشته... و...
31 تير 1393

نجوای مرد کوچک خانه ی ما با خالق...

نماز... باقيام و قعودش   باتكبير و درودش با ركوعش با سجودش    به من مي آموزد: فرياد نه سكوت      طلب نه ركود       حركت نه سكون                                                      (حميد سبزواري)   نوای دل مسکین از همین نماز عاشقی تا عرش می رود... بیاموز دلبندم زندگی یعنی همین سجود و بندگی       ...
25 تير 1393