زکریازکریا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 8 روز سن داره

بزرگ مرد کوچک:زکریا

صبح جمعه...

1393/2/27 19:34
نویسنده : مامان زکریا
369 بازدید
اشتراک گذاری

زکریا:سلام صبح بخیر

من و بابا: سلام به روی ماهت

زکریا: زود صبحانه بخوریم بریم گردش!

من و بابا: کجا بریم؟

زکریا: هرجایی که آب باشه پرنده باشه خوشتل باشه! 

 

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

به خاطر کلاس بابامهدی صبح نتونستیم بریم گردش ولی باباقول داد و

عصر جمعه که خونه خیلی دلگیره رفتیم بیستون

 

 

اگر ذره ذره مخلوقات در نظرم زیباست

دلیلش 

موسیقای صدای خنده ی توست که در دل دشت می پیچد

--------------------------------------

موقع برگشت توی ماشین گفت:

بابا این قبول نبود 

بابا: چرا زکریا

زکریا: زود تموم شد!!!!!!!!!!!! 

پسندها (4)

نظرات (7)

میترا(مامان مهران)
28 اردیبهشت 93 20:29
سلام اگر افتخار میدی باهم دوست بشیم
مامان زکریا
پاسخ
سلام عزیزم با کمال میل در این دنیای بی رفاقتی ما هستیم و دوستان ندیده ی مجازی مان! ولی چه کنیم که وبلاگتان عجب قفل داردعجیب!
مامان عاطفه
29 اردیبهشت 93 2:08
ای جان.خدا حفظش کنه این پسرو
میترا
30 اردیبهشت 93 13:21
خانمی خصوصی
مامان زکریا
پاسخ
مرررررررررررررررررررررررررررسی گلم دریافتیدم
مهدیا
31 اردیبهشت 93 7:47
سلام بانو. قدم رنجه فرمودید. عجب اسم با مصما یی برای پسر انتخاب کرده اید! ساکن کرمانشاهی؟
مامان زکریا
پاسخ
سلام عزیزم بله اهل دیار سبزه و شکوفه و صفا «کرمانشاهیم»
حامده(مامان امیر محمد)
1 خرداد 93 11:24
همیشه به گردش خداحفظتون کنه کل پسر گردش برای شما تمومی نداره
مامان زکریا
پاسخ
سلام خواهری این رسم تقریبا همه هم استانی های ماست که تعطیلات اردیبهشت را در بیرون از خانه می گذرانند.
مامان ابوالفضل
1 خرداد 93 13:33
خاله جان چقدر خوشتیب شدیاز اینکه به ما سر زدین ممنون
مامان عاطفه
2 خرداد 93 22:34
مرسی عزیزم ک سر زدی.انشالله در اولین فرصت لینکتون میکنم تا جزو دوستای امیررضا بشین