خداحافظی با ترم اول کلاس آموزه های دینی - قرآن کریم
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
خدا رو شکر که زکریای عزیزم اولین آموزش رسمی طول عمرش رو با قرآن کریم آغاز کرد و آموختن آموزه های ناب دین محمدی اسلام عزیز و سپاسگزارم از مربی خلاق و صبور و متدین و مهربان و فهیم این دوره سرکار خانم خالقی.
دیروز بچه ها به مناسبت آخرین روز از ترم اول کلاسشون با هم عکس یادگاری گرفتن:
از راست: مهدی - ریحانه 1- محمد حسین - زکریا - ریحانه2
شکوفه های نازنینی که سه ماهه با هم همکلاس شدن و هم دوست
ژست ریحانه منو کشته...
و حالا وقت درسه:
اینجا هم ریحانه جون داره جواب میده:
حسین عزیزم که همسایه هم هستیم و خدارو شکر میکنم که زکریا یه دوست خیلی خوب داره
البته من و مامان حسین جون دوران دانشگاه هم با هم هم رشته بودیم و مدتهابود از هم خبر نداشتیم تا بالاخره به برکت این کلاسها دوباره همدیگه رو دیدیم.
برای بچه ها تاب تابه حتی اگه شکسته باشه
و آب بازی های آخر کلاس که چه کیفی میبرن...
و من که عاشق این عکست شدم...
خنده هات اکسیژن نفس کشیدن منه...
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حالا که از خانوم مربی شنیدی جلسه ی آخره اومدی پیش منو با یه بغضی توی صدات گفتی: مامان دیگه نیایم؟ گفتم چرا عزیزم ترم بعدی جلسه دیگه شروع میشه.
گفتی: مامان تم یعنی بیایم؟
گفتم : آره عزیزم
و اونوقت بود که از خوشحالی کفش هاتو انداختی هوا...