بلای خانمان سوز
قبلا تر ها می گفتند اعتیاد بلای خانمان سوز حالا من میگم ماهواره بلای خانمان سوز.
----------------------------------------------------------------------------------------------------
پرده اول:
وا خانوم شما ماهواره ندارید؟
چه چیزا !!!!!!!!!!!!! دوره ی این امل بازی ها سر اومده !
----------------------------------------------------------------------------------------------------
پرده دوم:
مدتیه زکریا رو می برم کلاس ژیمناستیک برای تقویت عضلات و ماهیچه هاش و هم اینکه زمستونه نمیتونه زیاد پارک بره میزان ورجه وورجه خونش نیاد پایین!
همه ی مامانا نشستن کنار سالن باشگاه ...
تمرینات نرمشی اول کلاس تموم میشه و مربی میگه بچه ها برید کمی آب بخورید و برگردید.
همه می دوند سمت مامانا.
دوتا بچه که نسبت فامیلی هم دارن میان کنار ماماناشون و آب می خوان.
مامان یکی شون بطری آب رو از توی کیفش درمیاره و براشون میریزه توی لیواناشون
اون دوتا که یکی 4 سالشه و یکی حدود 4/5 ساله
لیواناشونو می کوبن به هم و میگن به افتخار خودمون و می خورن
به مامان یکی شون میگم: توخونه ماهواره دارید؟
ابرویی بالا میندازه و میگه : وا مگه کسی هم هست که این دوره زمونه ماهواره نداشته باشه!
بعد انگار منظور منو فهمیده باشه ادامه میده:
قربونشون برم میخوان ما رو ببوسن میگن ماچ عروس دومادی بده!
منو میگی، دیگه کلا پیاده شده بودم!!!!!!!!!!
که یکهو مامان اون یکی بچه آب پاکی رو ریخت رو دستم و گفت:
دخترم میگه : مامان جون فقط با بابا حموم میرم چونکه بیشتر خوش میگذره!!!!!!
حالا اعتیاد بلای خانمان سوزه یا ماهواره؟