آموزش اعضای بدن در قالب کاردستی
دنباله درس دوم کلاس زبان اینبار زکریا باید برای تیچر یه عروسک درست می کرد تا دوباره اعضای صورت به اضافه ی دست و پا رو تمرین کنند:
اینبار arms و leg هم اضافه شد.
با هم وسایل روآماده کردیم و دوباره رفتیم سراغ جعبه ی دور نریختنی ها
وسایل مورد نیاز را یکی یکی برای زکریا می گویم و او سعی می کند پیدا کند
قراره یه آدمک بسازیم با دو تا چوب بستنی ولی ما چوب بستنی نداشتیم بجاش از دوتا چاقوی پلاستیکی که داشتیم استفاده کردیم
همه ی وسایل مورد نیاز حاضر شد
اون گردنبند گردنش یعنی مرور تمام خاطرات نوزادی زکریا. وقتی رفت تا گلو (به قول خودش گولو : چسب) رو بیاره
اونو میون کمد کتابخونه پیدا کرده بود
شبیه بازیگرای هندی نشده؟
دست به کار شدیم بسم الله گفت و شروع کرد
خوبی کار زکریا اینه که مرحله به مرحله انجام میده و اصلا عجله نمیکنه
متاسفانه چسب خودش نتونست دوتا چاقوی پلاستیکی رو که قرار بود نقش ستون بدن آدمک رو اجرا کنه به هم بچسبونه و ما از چسب قدرت بابامهدی استفاده کردیم و تا چند ساعت بعد از تموم شدن کاردستی ما هنوز داشتیم چسب از انگشت هامون پاک می کردیم!
پی نوشت:
- زکریا میگه مامانی اگه دهان یادم رفت اگلسیسیش چی میشه یاد موس کامپولوتر (کامپیوتر) میهفتم (می افتم)
- مامانی چشم نمیشه آی مگه کتک خورده بشه آی!