کاردستی بازی مورد علاقه ی زکریا - سری دوم درس های آموزش زبان انگلیسی
یک بعد از ظهر بعد از خوابی سبک و دلچسب تصمیم می گیریم برویم سر زندگی
و مگر زندگی ما به جز دلبندک مان چیست؟
فکر شام و خانه داری را گذاشته ایم روی طاقچه! خاک بخورد
چون همه ی کارها همیشه روتین انجام می شود و نیازی به وقت و دغدغه ندارد.
آنچه که دغدغه مان است لحظاتی از عمر این امانت کوچکمان است.
دست به کار می شویم:
وسایل را طبق خواسته ی کتاب حاضر می کنیم(می گویم طبق خواسته ی کتاب معنایش تضاد با خلاقیت نیست معنایش این است که زکریا باید یاد بگیرد هرکاری قانونی دارد و الابختگی نمی شود کاری را شروع کرد)
درس این جلسه آموزش کلمات چشم و گوش و دهان و بینی است
طبق کتاب کاردستی پیش می رویم:
امروز فقط کمی مقوا نیاز داریم باقی وسایل را هم که همیشه در هر خانه ای می شود یافت.
مقوا را هم قبلا در صندوقچه ی دارایی های دورنریختنی مان گنجانده ایم برای همچین روزی...
قرار است نقاشی این اعضا را کشیده شود روی مقوا و هرکدام روی صورت در جای خودش چسبانده شود
تا کودک به صورت تصویری کلمات را در ذهنش ثبت کند.
eyesچشم ها
earsگوش ها
noseبینی
mouthدهان
بس لله (بسم الله) را بدون یادآوری من می گوید.
چشمانش که از مسئولیت و دقت برق می زند
شروع می کند به کشیدن../
این بینی است...
همه ی اعضا را می کشد
خبری از چشم ها نیست
می گوید بلد نیستم چشم بکشم!
و از نظر این دلبند همه را کشیده با دقت وصف ناشدنی خودش
این خط های مقوای پایینی لب است که دارد می خندد
چسب ها را می برد و می چسباند به مقوا ها و روی صورتش فیکسشان می کند
من عکسش را می گیرم
عکسش را می بیند و می گوید مادر کمکم کن شبیه واقهی (واقعی) بکشم . خووووووووووووووووووووب
من هم می گویم راهنمایی ام کن باشه!
و می شود این :
عمدا در سایز بزرگ درست کردم تا جسب روی ابروهاش قرار نگیره!